خشاب‌ها توی سینه‌ام خالی شد کیان جانم!

🔹خشاب‌ها توی سینه‌ام خالی شد کیان جانم! گلوله‌های سربی، داغ بود و رگ و پی قلبم را درید. آن لحظه‌ای که آرزوهایت را به رگبار می‌بستند و پوست لطیفت آغشته به خون شد تمام تنم لرزید. تو بازگشتی به سوی خدایی که بازگشت همه به سوی اوست، به خدایی که منتقم است، در آغوش فرشته‌ها آرام گرفتی اما رد خونت هنوز خشک نشده.
دیدگاه ها (۰)

دستگیری داعشی بزدل و یک نشتی بی سابقه در مشهد

افول شیطان

کوه به کوه رسید

غیرت ایرانی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط